یه مدت طولانی میشه که سربازیم تموم شده
دیگه نه از بچه های اون دوران خبر دارم و نه دیگه از اونهمه عشق خبریه
دیروز فرمانده پاسگاهمون که دلم میخواست سر به تنش نباشه به من زنگ زد ، ریجکتش کردم
هنوز شمارش رو حفظم < چقدر از این شماره میترسیدم .
ولی آخر شب بهش یه اس ام اس دادم (دری وری ) در جواب یه اس ام اس عاشقانه واسم فرستاد خدا رو چه دیدی شاید اونم آدم شده باشه ...........